روایت نامه اخراجی که در جیب آوینی بود

به گزارش وبلاگ صبوحا، تهران (پانا) - نصرالله قادری که در هفته هنر انقلاب اسلامی به عنوان یکی از چهره های تئاتر در این عرصه مورد قدردانی نهاده شد، درباره آثار تازه خود که بر اساس نهج البلاغه نگاشته است، سخن گفت.

روایت نامه اخراجی که در جیب آوینی بود

به گزارش مهر، هر ساله با فرارسیدن سالگرد شهادت شهید آوینی و هفته هنر انقلاب از چهره های شاخص هنری کشور قدردانی می گردد.

نصرالله قادری که به علت نگارش نمایشنامه شهید بهشتی و شهید آوینی این هفته جایزه هنر انقلاب را دریافت کرد، در تبادل نظر با خبرنگار مهر درباره فعالیت های تازه خود گفت: چهارگانه من بر اساس نهج البلاغه مولای عدالت علی بن ابی طالب و در رابطه با چهار گروه قاسطین، مارقین، ناکسین و قائدین نوشته شده اند. اولین اثر با عنوان تنهاترین مظلوم، مظلوم ترین تنها زندگی شهید بهشتی از لحظه تولد تا شهادت را روایت می نماید. دومین اثر تحت عنوان قربانی همواره شرایط فعلی ما را به تصویر می کشد و نشان می دهد که چگونه چهار گروه مارقین، ناکسین، قاسطین و قائدین در برابر اندیشه علوی ایستاده اند. این نمایشنامه گیر مستأجران خانه دایی یوسف است و امیدوارم از دست شان نجات پیدا کند.

وی اضافه کرد: سومین اثر من که با عنوان راه طی شده شناخته می گردد، درباره زندگی شهید آوینی است. من سال های زیادی را با شهید آوینی کار کردم و دبیر بخش تئاتر مجله سوره بودم. چهارمین اثر زندگی شهید مطهری است.

قادری اعلام کرد: من بعد از نوشتن رمان حضرت ابوذر و سلمان به فکر این بودم که چطور می گردد از نهج البلاغه برای نوشتن نمایشنامه استفاده کرد، سپس رمان زندگی شهید شاه آبادی را نوشتم که آن هم در انتشارات سروش چاپ شد. نوشتن نمایشنامه های چهارگانه مذکور در دوره تازه مدیریت حوزه و با حمایت کوروش زارعی شروع شد و الحمدلله 2 تای آنها آماده شده اند در واقع نمایشنامه زندگی شهید بهشتی چاپ شده و نمایشنامه زندگی شهید آوینی به امید خدا به همین زودی ها چاپ می گردد. قرار است نمایشنامه زندگی شهید مطهری را هم سال جاری بنویسم و نمایشنامه قربانی همواره را مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری چاپ خواهد نمود و من امیدوارم چاپ گردد.

وی با توجه به سابقه همکاری اش با شهید آوینی اظهار کرد: آخرین شبی که شهید آوینی رفت، پررنگ ترین خاطره من از او است؛ آخرین شبی که شهید آوینی رفت ما در ساختمان مجله سوره بودیم. آن روزها تعدادی از دانشجویان رشته پزشکی به بهشت زهرا (س) رفته بودند، در قبر خوابیده بودند و ادای نکیر و منکر را درآورده بودند و مشکل روانی برایشان پیش آمده بود بنابراین در بیمارستان روانی بستری شده بودند. شهید آوینی به من مأموریت داده بود بروم و ببینم که این مساله واقعیت دارد یا شایعه است؟ من در شبی که از آن یاد کردم گزارش شرایط دانشجویان را در یک جلسه و با حضور تعدادی از دوستان به سید شهدای اهل قلم ارائه می دادم. پس از اتمام جلسه شهید آوینی به من گفت شما بمانید، کارتان دارم. من ماندم و گفتم می دانم می خواهی چه بگویی، نامه اخراج من در جیب توست و او گفت: بله.

این هنرمند عرصه تئاتر ادامه داد: گفتم نامه اخراج شما هم در جیب کس دیگری است. گفت مهم نیست، وقتی برگشتم من یک ماشین دارم، صبح تا ظهر من با آن کار می کنم و ظهر به بعد هم تو با آن کار بکن. و وقتی که رفت، دیگر برنگشت. و جایی رفت که می بایست می رفت.

قادری در بخش پایانی سخنان خود توضیح داد: من در نمایشنامه ام این را گفته ام که شهید آوینی از طرف نیروهای خارجی، داخلی ها و تا نیمه راه آمده ها، مارقین و افرادی که هنوز ساکت هستند و حاضر نیستند راجع به او حرف بزنند و حتی اجازه نمی دهند فرد دیگری درباره آن شهید بزرگوار حرف بزند، مورد هجوم بود. قاطعانه اگر آوینی می ماند، اندیشه علی وار و آنچه را که باور داشت، همچنان مطرح می کرد و نیروهای بیشتری را پرورش می داد، آن موقع قطعاً هنر انقلاب جایگاه بهتری از الآن داشت.

منبع: خبرگزاری پانا

به "روایت نامه اخراجی که در جیب آوینی بود" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "روایت نامه اخراجی که در جیب آوینی بود"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید