خسوف، قسمت هفتم
به گزارش وبلاگ صبوحا، خبرنگارانـ قسمت هفتم سریال خسوف به کارگردانی مازیار میری و تهیه کنندگی همایون اسعدیان روز آدینه 5 آذر ماه 1400 وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است:
اسما بدون اطلاع قبلی به ایران می آید و علیرضا به استقبال او می رود. امیر همچنان کوشش می نماید تا حقیقت را از او پنهان کند. آتیه نسبت به رفتار های مشکوک امیر حساس می گردد و...
امیر قرارش با آتیه را به هم نمی زند و علیرضا را به جای خودش دنبال اسما می فرستد. اما امیر با ماندنش کار را در هر دو طرف خراب تر می نماید. نقش بازی کردن امیر هم به چشم آتیه می آید و هم اسما. آتیه با تماشا رفتار های امیر کمی با بهانه گیری از او فاصله می گیرد. امیر هم مجبور است کمی در کنار اسما باشد؛ اما همچنان به او چیزی نمی گوید. انفعال امیر باعث می گردد که هم آتیه و هم اسما به روش های دیگری از ماجرا سر درآورند. همان کاری که دایی مهراب هم انجام داد. اسما با علیرضا صحبت می نماید و از ارتباط آتیه و امیر با خبر می گردد و آدرس کافه مهتاب را هم می گیرد. امیر هم بالاخره می خواهد با آتیه صحبت کند.
داستان خسوف با ندانم کاری های امیر گره خورده است و تا وقتی که او کاری نکند، به کندی پیش می رود. بعد از هفت قسمت دیگر ماجرای مجروح شدن کارمند دانشکده و بیمارستان و... از یاد تماشاگران رفته است و داستان هم با همه پیش روی اش هنوز فاصله زیادی با آن نقطه و آن شب دارد؛ بنابراین خسوف بیشتر روی جنبه های عاشقانه و اجتماعی اش پیش می رود. در این میان کلیشه های دختر شهرستانی و اسیر یک پسر کلاش شدن، سودای مشهور شدن، دوبی و ... هم وجود دارد.
اما در کنار این کلیشه ها رابطه ها و شخصیت های کم تر مستعمل شده ای هم مانند علیرضا و سمیرا وجود دارند. اگرچه آن ها هم درنهایت به این کلیشه می رسند که سمیرا علیرضا را وسوسه می نماید برای اینکه سری میان سر ها دربایورد و از رانت دایی مهراب استفاده کند، هرچه باشد برای این اتفاق مقدمه چینی مجذوب کننده و شخصیت پردازی جالبی را تا به امروز داشته اند.
کشته شدن افضلی و ماجرا های پشت پرده دایی مهراب و همه روایت های ریز و درشتی که می توانند پیش برنده درام و باعث ایجاد کشش بیش تر برای تماشاگر شوند، به کناری رانده شده اند تا ابتدا تکلیف قصه رابطه اسما و امیر معین گردد. خسوف با فرمول ها و ساختاری که بیش تر در سریال های تلوزیونی برای مان آشنا بودند، پیش می رود؛ یعنی به کندی و بدون غافل گیری و هیجان خاصی. یک ملودرام آرام که کنش و واکنش هایش آشنا و قابل پیش بینی هستند. به هر روی خسوف با همین فرایند به قسمت هفتمش رسیده است و باید منتطر ماند و دید که در هفته های پیش رو این سریال به چه سمت و سویی می رود.
منبع: فرارو